زندگے جاریست

ساخت وبلاگ
هم کوپه ای هایم در خوابی خوش فرو رفته اند ، کتابی در دست گرفته ام و ب اتفاقات رخ داده فکر میکنم ... این بار دومی ست ک با قطار سفر میکنم . همین شروع سال اولین بار مسافر قطار بودم و جنوب و طبیعت بکر و زیبایش را تجربه کردم. هر سفر دوستانی پیدا میکنم و تنها تا سفر بعد همراه می مانند و دوستی مان ب پایان می رسد . میانه های شهریور ماه بود ک دوستان سفر قبل جویای احوالم شدند و باهم قراری در کافه ای گذاشتیم ، بحث و صبحت مان ب سفری جدید کشیده شد . قرار سفر گذاشته شد و در مدت کوتاهی برنامه ریختیم. وارد شدن ب جزئیات را دیگر نمی پسندم ، دلم میخواهد خلاصه بگویم و خلاصه ثبت شود . پیشنهاد سفر بسیار نامناسب بود ، با شهامت تمام تور را ترک کردم و ب مقصد کیاسر با دوستانم سفر کردم. مسیر پر تلاطمی بود، مقابله با ترس ها ذهنیت ها و پا را فراتر گذاشتن ... بی شک تجربه سفر کیاسر تجربه ای بی نظیر بود . دریاچه الندان ، جنگل الندان گاو ها و گوسفندهای مزارع ، تجربه تمام این اتفاقات مرا کمی با من درونم آشناتر کرد و باز هم سطحی بودن رفاقت ها ، آمد و شد ها را ب رخم کشاند. پیرزن مهربان میزبان و پسر و عروسش منطقه شهرک صنعتی و ویلاهای رو ب منظره بی نظیر ک توسط افراد مقیم تهران و ب گمانم دیگر کلان شهر ها خریداری شده بود طعم انجیرهای حیاط فاطمه دختر قوی ک لیدر انتخابی مان شد . و در انتها درس بزرگ اعتماد ک برای من دستاورد این سفر بود . ب تنهایی کیاسر تا ساری را با جمعی از اهالی آنجا هم سفر شدم ، دو پیرمرد و یک پیرزن مهربان . لهجه های پیچیده و عطر و بوی محلی شان . مسیر را می توان ب بهشت شباهت داد. ۸ صبح ، مه ، باران ، ارتفاع و طبیعت بی مثال ب تنهایی در اوج ترافیک با مهربانی اهالی شهر ، قطار بازگشت ‌پیدا کردم ، در فرص زندگے جاریست...
ما را در سایت زندگے جاریست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehappylife913 بازدید : 41 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 20:17